با گذشت ۹ ماه از خروج آمریکا از برجام و تبدیل شدن گروه 1+5 به گروه 1+4، باز هم شاهد آن هستیم که عده‌ای برجام را دستاورد بزرگ و مهم‌ترین سپر امنیتی کشور در مواجهه با تهدیدآفرینی‌های خارجی معرفی می‌کنند؛ به گونه‌ای که با وجود بدعهدی‌های طرف‌های اروپایی و پیشنهادهای تحقیر‌آمیز آنها، از جمله اجرای H-SPV به جای SPV باز هم دولت همچنان به حفظ برجام در مواجهه با آمریکا تمایل دارد!
البته با وجود همه فشارهای اقتصادی و ی علیه کشورمان همچنان همراهان و حامیان دولت با طرح موضوع بازگشت سایه جنگ، کشور و ملت را ناچار به حفظ برجام و حرکت به سوی مذاکره با آمریکا معرفی می‌کنند؛ آن هم در شرایطی که رهبر معظم انقلاب (حفظه‌الله) افزون بر رد ادعای احتمال شروع جنگ، هرگونه مذاکره با دولت فعلی آمریکا را ممنوع اعلام کرده‌اند. با این حال، با توجه به اظهارات مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا در سفر به منطقه و اعلام برگزاری همایش ضد ایرانی ورشو، پایتخت لهستان بار دیگر همزمان با شروع فضاسازی‌های رسانه‌های خارجی درباره افزایش احتمال برخورد نظامی آمریکا با ایران برخی از شخصیت‌های ی تجدیدنظرطلب همسو با دولت و اصلاح‌طلبان در یادداشت‌ها و تحلیل‌های خود از بازگشت سایه جنگ بر سر کشور و وم تسریع در فرایند شروع مذاکره مجدد با آمریکا سخن می‌گویند، آن هم در شرایطی که کاملاً واقفند طرف آمریکایی به طور رسمی شروع هرگونه مذاکره را مشروط به قبول بی‌چون و چرای 12 پیش‌شرط کرده است و قبول آنها عملاً به از دست رفتن عزت ملی، توان دفاعی و موشکی و دست کشیدن از آرمان حمایت از مستضعفین منجر می‌شود! 

به طور طبیعی در شرایطی که رسانه‌های پر تعداد جریان زاویه‌دار با اصول انقلاب بر طبل بازگشت سایه جنگ بر سر کشور می‌کوبند، بد نیست نگاهی مجدد به استراتژی سایه جنگ (Shadow of War Strategy) دولت آمریکا داشته باشیم.
برای درک مفهوم استراتژی ابتدا باید به تحرکات آمریکایی صورت گرفته در طول هفته‌های گذشته دقت کنیم که مهم‌ترین آنها عبارتند از: سفر مخفیانه رئیس‌جمهور آمریکا به عراق، سفر دوره‌ای مشاور امنیت ملی کاخ سفید و وزیر خارجه ایالات متحده به کشورهای حوزه غرب آسیا، افشای تلاش جان بولتون برای طراحی نقشه حمله به ایران از سوی نشریات آمریکایی و اعزام یک ناوگروه نظامی به خلیج‌فارس که هر یک از آنها را می‌توان به مثابه یک قطعه از جورچین طرح جدید آمریکا علیه کشورمان تعریف کرد؛ اما بدون شک در بین همه این تحرکات اعلام برگزاری نشست ورشو از اهمیت و جلوه بیشتری برخوردار است!
برای درک اهمیت نشست لهستان کافی است به این نکته توجه داشته باشیم که در طول تاریخ معاصر و به ویژّه دوران پسا جنگ جهانی دوم که به تبدیل شدن آمریکا به قدرت ی و نظامی غالب در جهان منجر شد، جنگ‌افروزان کاخ سفید همواره در راستای تأمین منافع استکباری خود یک راهبرد ثابت دو مرحله‌ای را به‌کار گرفته‌اند و مرحله اول آن تحمیل فشار روانی و ایجاد سایه جنگ و مرحله دوم اعمال قدرت سخت و برخورد نظامی است.
صبح صادق در شماره آتی به صورت تفصیلی ابعاد گوناگون تحرکات ی، رسانه‌ای آمریکایی‌ها علیه جمهوری اسلامی ایران را بررسی خواهد کرد.

-یادداشتی از: نوید کمالیمنتشر شده در

صبح صادق- شماره 883



مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها